پیشرفت و توسعه تست سریع و ایمونوکروماتوگرافی،که به عنوان سنجش ایمنی جریان جانبی (LFIA) شناخته می شود، نتیجه همگرایی چندین رشته است که شروع تحقیقات آن به دهه 1950 برمیگردد. با این حال، مفهوم آزمایش های تشخیص سریع بر اساس مایعات بدن قدمت قابل توجهی دارد. شواهد مستندی از تشخیص بر اساس بزاق و ادرار مربوط به چندین هزار سال پیش به دست آمده است . چینی های باستان اولین افرادی بودند که از روش تشخیص مبتنی بر بزاق استفاده میکردند. یکی از روشهای پرکاربرد، استفاده از بزاق به عنوان یک عامل تعیینکننده سریع برای احساس گناه بود. در "آزمایش برنج"،در صورت ناتوانی در تولید بزاق کافی برای بلعیدن یک مشت برنج، فرد متهم محکوم میشد(2) .
یکی از قدیمیترین سوابق مکتوب ، آزمایش تشخیص بارداری مبتنی بر ادرار است که در اسنادی در مصر باستان یافته شده است. در شرح آزمایش آمده است که اگر یک زن باردار چند روز روی دانههای گندم و جو ادرار کند در صورت مشاهده جوانه جو، فرزند پسر است و اگر جوانه گندم رویید، فرزند دختر است. اگر در هر دو آزمایش جوانه رشد نکرد حاملگی اتفاق نیفتاده است [1]. در قرون وسطی از ادرار ، به عنوان یک ابزار تشخیص سریع برای بیماری ها در اروپا استفاده میشد. آنها ادعا می کردند که می توانند بسیاری از موارد مختلف را از رنگ ادرار تشخیص دهند. با وجود تلاشهایی که در قرون گذشته انجام شده بود ، اواسط قرن بیستم بود که اکثر روش های تشخیص سریع ارزش واقعی خود را پیدا کردند. دانش فنی سنجش ایمنی جریان جانبی از روش آگلوتیناسیون لاتکس گرفته شد که اولین بار در سال 1956 توسط پلاتز و سینگر انجام گرفت. اولین سنجش رادیو ایمنی (RIA) توسط برسون و یالو در دهه 1950 انجام گرفت که تست رقابتی برای تشخیص آنتی ژن انسولین بود. اصول اولیه فناوری جریان جانبی تا اوایل دهه 1980 اصلاح شد و در سالهای پایانی آن دهه، چندین اختراع بزرگ در زمینه این فناوری توسط شرکت هایی مانند Becton Dickinson & Co. و کارتر والاس ثبت شد. از آن زمان تاکنون، حداقل 500 پتنت دیگر در مورد جنبه های مختلف این فناوری ثبت شده است. یکی از کاربرد های مهمی که توانست توسعه فناوری تست سریع را پیش ببرد، تست بارداری انسانی بود. این فناوری در دهه 1970 به پیشرفت های چشمگیری در فناوری های تولید آنتی بادی و دستاوردهای قابل توجه در درک زیست شناسی و تشخیص گنادوتروپین جفتی انسانی (hCG) دست یافت.
با این حال، توسعه و پیشرفت تستهای جریان جانبی، نیازمند فناوریهای دیگری بود که شامل فناوریهای متنوعی مانند تولید غشای نیتروسلولزی، تولید آنتیبادی، تجهیزات توزیع و پردازش مایعات، و همچنین تحقیقات بیشتر در روشهای توسعه و ساخت بودند . همه این موارد برای تبدیل ترکیبی از مواد شیمیایی پیچیده، مواد بیولوژیکی، کاغذها، پلیمرها، فرآیندها به یک آزمایش ساده و با کاربرد آسان مورد نیاز بودند، که قادر به انجام پیشبینی نتایج در زمانهای کوتاه و اورژانسی بودند. بسیاری از این فناوریهای تسهیلکننده در اوایل دهه 1990 تکامل پیدا کردند، تا جایی که بسیاری از آنها اکنون به فناوریهای کامل و بزرگ تبدیل شدهاند. در نتیجه با تلاش اولیه در همه این زمینه ها، اولین محصولات جریان جانبی در اواخر دهه 1980 به بازار معرفی شدند. از آن زمان تلاشهای بسیاری در زمینه فناوری، صنعت و کاربردهای آن انجام گرفت. از سال 2006، بیش از 200 شرکت در سرتاسر جهان در حال تولید طیف وسیعی از تستهای جریان جانبی با ارزش کل تقریباً 2.1 میلیارد دلار در بخشهای عمده بازار هستند. کاربردهای این فناوری علاوه بر تشخیص بالینی در حوزههای متنوعی مانند دامپزشکی، کشاورزی، غذا، بهداشت و محیط زیست، صنعت و همچنین حوزههای جدیدتر مانند تشخیص مولکولی گسترش یافته است.(2)